جنین جاوید
احساس می کنم
مرا به سوی تو
که نه
به درون تو می کشد
نمی دانم در آنجا چه غلغله ای بر پا هست
چشمهایت را می گویم
اما نه
منشا اصلی همان بطن نگاهت است
آری همان باطن مواج و خروشانت
که مرا در کام اشتیاق نگاههای خلسه بر انگیزت
فرو می بلعد
مرا که بیخود و مدهوشم می کنی
...
اوایل
که در گوشه چشمانت
به ناسوت و ملکوت می اندیشیدم
حسرت پروازبا بالهای مژگانت
آسمانی ام می ساخت
اما
حالا که درون نگاهت رخنه کرده ام
دیگر میل پرواز ندارم
آخرهمه ناسوتیان را
همینجا
درون چشمهای زیبای تو
در رقص و سماع می بینم
پس دیگر چه حاجت پرواز
...
مدتی است
و بخشی از روح تو را
اشغال کرده ام
دقیقا حد وحدود و ابعاد این بخش را نمی دانم
فقط اینقدر می دانم
که
تا تو هستی
و
زیبائیهای نگاه نغز و پر معنایت
من نیز
فانی در آن خلسه ناکی نگاهت خواهم بود
الان خیلی زوده
آخه من دوست دارم حالا حالاها با تو
در ثنویتی مالامال از جذب و انجذاب
به معاشقه بپردازم
...
پس خوشتر آن باشد که
بخشی از وجود تو باقی بمانم
همانند جنینی
که در بطن مادرش
دنیائی به عظمت و وسعت عشق را
در انحصار کامل خود بیخودش
به تملک دارد
وه که چه زیبا و شور انگیزاست
از تو بودن
در تو بودن
...
آری منهم
همانند جنینی
از جنس همان عشقی که در چشمانت موج می زند
درون خودت
به حیاتی پر از شور و نشاط نائل آمده ام
و هر لحظه که می گذرد
بیشتر و بیشتر در تو رشد می کنم
و فضاهای وجودیت را بیشتر تسخیر می کنم
...
شاید
آن لحظاتی را که
به هم پیوند می خوردند
و در هم می لولیدند
انتظار انعقاد چنین جنین جاویدی را درون خود نداشتی
...
آری
و تو
...
.
5 Comments:
At Thursday, July 23, 2009 5:00:00 PM ,
ziba said...
cheghadr ghashang o delneshin minevisid shoma, kash mishod begid chejuri adam mitune injuri mesle shoma aroom o por energy bashe?
rasty emkane tamas ba shoma hast? rastesh soalaty daram ke mikham az shoma beporsam.
bazam behetun tabrik migam bekhatere matalebe ghashangetun.
At Thursday, July 23, 2009 9:42:00 PM ,
negahe mast said...
سلام
ممنون از لطفتون
از قسمت پروفایل همین وبلاگ می تونید برام ایمیل بفرستید
با اینحال مجددا براتون می نویسم
EMAIL & MESSENGER ID:
jonoon_e_javid@yahoo.com
At Sunday, July 26, 2009 7:25:00 AM ,
مهرانه said...
کاش کمی ساده تر و صریح تر می نوشتید
راستی شما برای مطالبی که می نویسید مخاطب خاصی دارید یا صرفا متنهاتون ادبیه و انتزاعیات ذهن خودتونه؟
من که فکر نمی کنم تو این دوره زمونه کسی لیاقت داشته باشه مخاطب چنین عشق لطیفی باشه
مخصوصا این خاله زنک های بزک کرده امروزی که از عشق چیزی نمی فهمن جز
...
At Tuesday, July 28, 2009 10:23:00 PM ,
نازنین said...
منکه حاضرم هیچچی نداشته باشم ولی حتی برای یک روزهم که باشه چنین عشق رویایی و سوزانی رو تجربه کنم
واقعا میارزه
واقعا
At Wednesday, September 09, 2009 12:38:00 PM ,
الهام said...
جنون جاوید! متنتون قابل تامل بود. این نوشته شما رو خیلی دوست دارم. موفق باشید
Post a Comment
Subscribe to Post Comments [Atom]
<< Home