جنون جاوید

باده بی باده منم ;جام توئی تو

Friday, June 06, 2008

جنون جاوید یعنی

:
انرژی


نشاط
و
روح مواج

...
یعنی

میل به تمام زیباییها

...
یعنی

دفع هرگونه
رکود و افسردگی و خمودگی
از جسم و روان

...

یعنی
حرکت

تحرک

و
جوشش درون

...
یعنی
گذر
و
نه
توقف

...

یعنی
عشق جاوید

و
نه

معشوق جاوید

!!!
و بالاخره یعنی

رهایی
از
تمام قیود خاکی

و

سیر
درافلاک
تا

فنا در بقا مطلق
.

18 Comments:

  • At Saturday, May 03, 2008 11:36:00 PM , Anonymous Anonymous said...

    اگر باران ببارد
    می خواهم به دور از چشم کویر
    پوست ترک خورده ام را سیراب کنم
    و ریشه های باورم را
    دوباره سبز کنم
    ...
    و در یک ناگهان
    دوباره طلوع کنم
    و اگر روزی دستهای بریده ام
    آزاد شود
    می خواهم دوباره پرواز کنم
    و اگر از آماس این بغض کنهنه رها
    شوم می خواهم ابر بهار را گریه کنم
    ...
    اگر مرا یک نفس مجالی دهند
    می خواهم به زیر یک درخت
    با صدای گنجشک های بارور آشتی کنم
    ...
    اگر روزی
    دست های بریده ام آزاد شود
    می خواهم دوباره پرواز کنم

     
  • At Saturday, June 14, 2008 10:33:00 PM , Anonymous Anonymous said...

    روح عریانم را به تو سپردم....

    همسفر ادامه ات شدم....

    رهایم نکن...

    و مرا ببخش

     
  • At Saturday, June 14, 2008 10:34:00 PM , Anonymous Anonymous said...

    ajab jam,ei darid shomaha
    kheyli doost daram man ham bahatoon dar ertebat basham
    che joori mishe?
    harfaye ghashangi too in blog khoondam
    1 az 1 behtar
    aadam o be hess o hale ajibi mibare
    engar ke too in donya seyr nemikonid
    kheyli baram jaleb bood o kolli ham harfaye taze shenidam
    rasty chera hich jaye dige az in chiza nashnide boodam?!

     
  • At Monday, June 16, 2008 8:03:00 PM , Blogger negahe mast said...

    وه که چقدر
    من خوشم میاد از این واژه
    "روح عریان"
    ....
    نمی دونید چقدر زیبا
    شیرین
    و
    پر معنی است
    ....

     
  • At Sunday, June 29, 2008 1:44:00 PM , Anonymous Anonymous said...

    عشق جاوید

    و
    نه

    معشوق جاوید

    زیبا بود

     
  • At Monday, June 30, 2008 3:27:00 PM , Anonymous Anonymous said...

    دوست آسمونی من سلام


    شیطان نابینایی را کشف کرد
    اما شیطان چطور می توانست همه را نابینا کند !
    این همه چشم را چطور می شد از مردم گرفت

    بیا ببین شیطان با این کشف میخواد چطور ما رو گمراه کنه

    منتظر حضورت و نظرات آسمونیت هستم


    تنهام نزاری


    زود بیا

    سبز باشی و آسمونی

    [گل][لبخند][گل]

     
  • At Sunday, July 06, 2008 4:37:00 PM , Anonymous Anonymous said...

    دوست آسمونی من سلام



    آدم‌ها همه‌ معمارند .
    معمار مسجد خويش ،
    نقشه‌ اين‌ بنا را خدا كشيده‌ است .
    مسجدت‌ را بنا كن ، پيش‌ از آن‌ كه‌ آخرين‌ اذان‌ را بگويند .


    بیا ببین چطور میشه این مسجد رو بنا کنی


    منتظرت هستم


    سبز باشی و آسمونی


    [گل][لبخند][گل]

     
  • At Monday, July 07, 2008 3:10:00 PM , Anonymous Anonymous said...

    سلام
    مثل همیشه قشنگ بود.تا حال فکر کردین که چرا انقدر نوشته هاتون زیباست؟واسه اینکه از پرواز می نویسین.واسه اینکه از دنیایی مینویسی که مسلما این دنیا نیست.دنیایی که تو گذشته ی همه ی ماست.به قول شریعتی دنیایی که واسه عاشق شدن احتیاجی به معشوق نیست دنیایی که واسه حرف زدن احتیاجی به این لغتای زمینی نیست.فرار کردن از سیطره ی خاک.شاید همون دنیایی که قبل از اون هبوط تلخ توش زندگی می کردیم.چقدر دلم می خواد الان واست یه شعر در مورد پرواز بنویسم اما اصلا چیزی یادم نمی یاد! ببخشید! آرزو می کنم که هیچ وقت و به هیچ دلیلی نوشتن رو کنار نذاری نوشتن مقدسه حتی خدا تو قرآن به قلم قسم می خوره. فعلا خدا حافظ.

     
  • At Monday, July 07, 2008 10:48:00 PM , Blogger negahe mast said...

    سلام مرضیه جان و عروسک نازنین
    ممنون از ابراز لطفتون
    ...
    اما
    در مورد نوشتن و آسمونی شدن
    تصمیم دارم
    در مورد
    عشق حقیقی و معشوق آسمونی
    بنویسم
    ...
    راستش
    بعد از عمری عاشق پیشگی
    و
    اتلاف سالهای جوانی در پی عشق زمینی
    دارم به این نتیجه می رسم
    که
    حیفه آدم عشق و احساس ناب و خالص روحش را
    وقف زیباییهای ظاهری
    و
    رنگ و بزکهای صورت کسانی بکنه
    که
    هیچ نوع ماهیت و محتوای ارزشمند معنوی
    در باطن چهره های قشنگ وجذابشون یافت نمی شه
    ...
    می دونید
    حتی خود همین معشوقه های اشتباهی هم
    هیج منزلت و مفهومی برای خودشان
    جز
    همین زیباییهای زودگذر مادی
    نمی شناسند
    و
    ارزش و اعتبارشان هم
    تنها و تنها
    درارضای هوسها و شهوات حیوانی دیگران
    !!!
    خلاصه می شود
    ...
    به راستی
    آیا
    چنین زیبا رویان
    حقیر سیرت
    که از معشوقه بودن
    صرفا
    هدف ومقصودالتذاذات جسمی وجنسی بودن را فهمیده اند
    لیاقت و شایستگی
    عشقی واقعی و آسمانی را دارند
    ؟
    !

     
  • At Wednesday, July 30, 2008 10:45:00 PM , Anonymous Anonymous said...

    روح عريانم

    سرانگشتان تشريح تو را مي خواهد

    تا کشفش کني

    و قلبم

    صداي نفسهاي عاشقت را مي خواهد

    تا تند تر بزند...

     
  • At Wednesday, July 30, 2008 11:42:00 PM , Blogger negahe mast said...

    وه که چه
    جنون انگیز خواهد بود
    کشف روحی به این نغزی و لطافت
    آنهم
    با سر انگشتانی
    تفتیده
    از عطش عشق و انتظار
    ...
    راستی
    ای آشنا ترین ناشناس
    هیچ می دانی
    که
    نفسهای عاشقم
    از فرط تنهایی به شماره افتاده است
    :
    jonoon_e_javid@yahoo.com

     
  • At Sunday, August 03, 2008 9:01:00 PM , Anonymous Anonymous said...

    شب که شد دوباره صدای فریاد سکوتی به دل تاریکی هجوم برد و همه ی تاریکی اش را به یغما برد و دوباره او را وادار به باور سیطره ی سکوت کرد و شب ساکت شد. ناگهان از دوردست ترین نقطه ی این شب به زنجیر کشیده شده صدای ترانه ای آشنا به گوش رسید .شب گوش سپرد به ملودی فریاد آغاز و باران بارید! باران خواسته بود بزداید تاریکی این شب ظلمانی را از کابوس تلخ سکوت
    .
    .
    .
    همه ی شب های دنیای من خشکسالی فریاد است. خدایا باران می خواهم.... ای خدا
    نمیدونم چرا اینجا نوشتم اینا رو شاید چون (دو همدرد از دو خویش بی درد با هم خویشاوند ترند) برای آمدن باران در دنیای من دعا کن.

     
  • At Sunday, August 03, 2008 10:31:00 PM , Blogger negahe mast said...

    می دونی مرضیه جان
    که
    در واقع این تشنگی و جستجوی آب هست که
    به آب
    ارزش و مفهوم زلالی و گوارایی میده
    ؟
    !

     
  • At Sunday, August 03, 2008 10:37:00 PM , Blogger negahe mast said...

    می دونی مرضیه جان
    که
    در واقع این تشنگی و جستجوی آب هست که
    آب
    را مفهومی با ارزش و گوارا ساخته است
    ؟
    !

     
  • At Friday, August 22, 2008 7:55:00 PM , Anonymous Anonymous said...

    روح عريان و خسته ي من تنها نگاه مست و پر عطش تو را مي خواهد
    تا نفسهايم را به شماره بيندازد بوسه هايت و لبهاي عاشق من روح تو را زير و رو کند
    به تنهايي بکر من قدم مي گذاري؟
    ناديده مستم مي کني
    مجردي؟
    ...

     
  • At Friday, August 22, 2008 11:40:00 PM , Blogger negahe mast said...

    ID & MAILe yahoo :
    jonoon_e_javid

     
  • At Monday, October 06, 2008 11:41:00 AM , Anonymous Anonymous said...

    inja bedune archiv cheqadr bi hoviate !!!

     
  • At Saturday, June 27, 2009 10:48:00 AM , Anonymous سرمه said...

    قبلا می شد اینجا آروم گرفت... خیلی وقته که ....

     

Post a Comment

Subscribe to Post Comments [Atom]

<< Home